داستان ماه را در بدر و تربیع و هلال
اعتراضات ملائک آنچه گفتند آشکار
آنچه حق آموخت آدم را زاسماء جمال
سّر آن خاک مبارک پی که در طوفان نوح
آنچه آتش را گلستان کرد بر جان خلیل
یونس اندر بطن ماهی با خدا دانم چه گفت
عطسۀ آدم که روح القدس در مریم دمید
گفت محی الدین که حیوان شو اگر خواهی کمال
گفت رومی من ز بسیاری گفتارم خموش
قصۀ نرگس که شد مخمور چشم مست خویش
آنچه را آموخت حافظ از خط زیبای یار
هفت خطم گر چه خطی می نخوانم غیر عشق
گر چه طفلم در طریق عشق و ابجد خوان علم
طفل عشقا دعوی باطل مکن خاموش باش
این ابیات بخشی از قصیده بلندی است که استاد با الهام از شعر سکوت
اثر ادگار لی ماستر شاعر اوایل قرن بیستم امریکا سروده اند
ماجرای شمس را با اختران دانم که چیست
وآنچه را کردند در خاطر نهان دانم که چیست
وآنچه آدم خواند برافرشتگان دانم که چیست
شد رهایی بخش نوح و نوحیان دانم که چیست
وآنچه گلشن را کند آتشفشان دانم که چیست
رمز آن زندان بی نام و نشان دانم که چیست
وآنچه برد او را بر اوج آسمان دانم که چیست
می نگویم هیچ و حشر مردمان دانم که چیست
گفته و نا گفته ای دانای جان دانم که چیست
غصۀ هاتف ز عشق آن جوان دانم که چیست
وآنچه گفت از جوهر لعل بتان دانم که چیست
خط زیبا بر جمال شاهدان دانم که چیست
مبدأ و پایان کار عارفان دانم که چیست
من سکوت طفل عشق بی زبان دانم که چیست