منبع : فصلنامه چليپا ، نشريه خط و خوشنويسي و هنرهاي سنتي . سال 1 ، شماره 3 ، بهار 1371، صفحات 20 - 24
بيش از دو هزار سال است که خوشنويسي در کشور چين محور اصلي هنر هاي تصويري بوده است.هنر نقاشي در آن سرزمين تا قرن پنجم ميلادي تنها در مقام فن و مهارت و در مرتبه صنايع دستي شناخته مي شد و قرنها طولکشيد تا نقاشي توانست در حيات هنري چين براي خود مقام مستقلي کسب کند و تا امروز نيز نقاشي نتوانسته است خوشنويسي را از مقام نخست پايين آورد. خوشنويسي و نقاشي در چين با قلم موي مشترک به هم پيوسته اند از آنکه هر دو دقيقأ از يک نوع قلم بهره مي گيرند و حرکات و گردشهاي اين قلم مو پايه مشترک دو هنر را تشکيل مي دهد. منتقدان هنري چين پيوسته کيفيت گردش قلم را مهمترين معيار قضاوت در باره يک اثر خوشنويسي يا نقاشي دانسته اند .علاوه بر اين ترکيب متوازن هر کلمه و حفظ تعادل سواد و بياض( هم آهنگي نقش با فضاي خالي زمينه که خود به منزله نقش ديگر است) در تر کيب چند کلمه با هم از همان قوانين پيروي مي کند که در ترکيب و فاصله گذاري در نقاشي چيني رعايت مي شود.
نمونه هاي خوشنويسي قابل انتساب به استادان بزرگ پيشين پيوسته در چين در شمار نوادر آثار هنري بوده است، اما نمونه هاي بازآفريني خطوط پيشينيان بر روي سنگ يا چوب از طريق مالش مرکب که با دقت کامل يک عکسبرداري صورت مي گرفته به تعداد زياد در دسترس هنر دوستان قرار دارد و اين باز آفريده ها نقش بسيار مهمي در تاريخ خوشنويسي و کتيبه نگاري در چين داشته و موجب شده است که خطوط کمياب استادان بزرگ در اختيار هنر جويان و همه دوستداران خط قرار گيرد(اين روش بازآفريني در حقيقت نوعي چاپ ابتدايي در چين به حساب مي آيد).
مطالعه خوشنويسي و کتيبه نگاري در چين با بررسي نوشته هاي روي استخوان و ظروف برنزي متعلق به حدود پانزده قرن پيش از ميلاد آغاز مي شود اما از قرن پنجم پيش از ميلاد(تقريبأ مقارن با عصر کنفسيوس)به بعد است که آثار بجاي مانده خوشنويسي و کتيبه نگاري با حجم و تنوع کافي براي شناخت ويژگي ها و امتيازات خوشنويسي هر دوره وجود دارد،خط شيوه باستاني که چوان شو يا خط مهر ناميده مي شود معمولأ با قلم موي بسيار ابتدايي و مرکب با ورني غليظ روي ني هاي بلند و قطور يا لوح چوبي يا پارچه ابريشمي نوشته مي شده است.اين شيوه خط به تدريج چندان به درجات عالي تعادل و قوت قلم و خوش آهنگي در ترکيب رسيد که تا امروز براي ساختن مهر ها و خوشنويسي عمومي بکار گرفته مي شود. در اين شيوه سطح و دور (خطوط مستقيم و منحني) همه با قطر ثابت نوشته مي شود و انتهاي خطوط نيز با قوت پايان مي يابد و به نازکي ميل نمي کند.
در دو قرن آخر قبل از ميلاد دو نوع خط ديگر به نام هاي "لي شو" و "تسائوشو" (درافت)رواج يافت که اولي صورت ساده شده اي از خط مُهر بود اما از گوشه هاي تند و خطوطي با ضخامتهاي متفاوت مايه مي گرفت و انتهاي خطوط مضرس بود و هر خط با يک حرکت آزاد رها مي شد و خط دوم در حقيقت نوعي خط تند نويسي بود که در آن پيچيده ترين ترکيبات کلمه اي در يک حرکت واحد خلاصه مي شد.در اين شيوه خطوط از ضخامتهاي متفاوت بر خوردارند و انتهاي آنها بسيار متنوع ختم مي شود و در اينجا مدولاسيون حرکتهاست که از اهميت برخوردار است.
در قرون اوليه ميلادي تکامل قلم موي تحريري شيوه تازه اي از خط را پديد آورد که صورت تجملي خط چانسري بود و کايوشو يا چنگ شو(خط منظم) ناميده مي شد. در اين خط گوشه هاي تند و تيز و خطوط با ضخامتهاي مختلف حاکم است. اين خط منظم همچنين با افزايش دور (تمايل به استفاده بيشتر از خطوط منحني )نوشته مي شد و اين شيوه اخير را هسينک شو (يا خط روان تحريري) مي ناميدند.
اين پنج شيوه خط تا امروز بر جاي مانده اند. خط منظم الگوي خطوط چاپي قرار گرفته که در آغاز در چاپ با کليشه هاي چوبي به کار مي رفت و امروز در تايپهاي متحرک از آن استفاده مي شود. اما خط تحريري براي نيازهاي روزمره کاربرد دارد. و سه شيوه ديگر خط مهر،چانسري و درافت هنوز خطوط مطلوب و محبوب خوشنويسان براي بيان هنري است. خط مهر و چانسري از نوعي زيبايي ايستا برخوردارند که نياز به حفظ تناسبات هماهنگ و حرکات پر احساسي دارد و در چهار چوب قوانين سواد و بياض و فاصله گذاري هماهنگ بين کلمات محصور است. خط درافت پوياست و مقيد به رعايت قوانين فاصله گذاري يکسان نيست و نيز در اين خط ضروري نيست که کلمات به يک اندازه نوشته شوند و بدين سان در اين شيوه کمال آزادي بيان تصويري به هنرمند داده مي شود.
اما در عين حال اين شيوه خط به دليل همين آزادي ها از ديگر انواع خطوط مشکل تر است و سالها مشق و تمرين مي طلبد تا به مرتبه اي از کمال برسد. زيبايي اين خط را مي توان در نيل به خطوط تحريري و ضرب آهنگ پويا و حرکات و گردشهاي مدل يافته دانست. بدون دليل نيست که کارشناسان چيني اين شيوه خوشنويسي را نقطه اوج بيان در هنرهاي تصويري چيني دانسته اند . استادان اين شيوه را از باب احترام تساموشنگ(قديسان خط درافت)مي خوانند.
در همين شيوه خوشنويسي درافت و شيوه تحريري بود که بزرگترين استاد خوشنويسي چين،وان هسي چينگ معروف،(379-321م) هنر نمايي خود را به کمال رسانيد. خط هسي چينگ چنان جذاب بود که حتي در زمان حياتش چند سطري از نوشته هاي او را با طلا مبادله مي کردند و قطعات منسوب به او در شمار گنجينه هاي ملي است و هنوز عامه هنر جويان اين فن از روي آنها مشق مي کنند. معروف ترين اثر بجاي مانده از او رساله اي با عنوان «آلاچيق ارکيده» است. فرزند او وانگ هسين چيه (388-344م) نيز به شهرت و اعتبار پدر رسيد و اين پدر و پسر هنرمند در چين به وانگهاي دوگانه شهرت دارند.
آثار اين دو هنرمند به خصوص در دوره سلسله تانگ(907-618م) بسيار رواج داشت زيرا در اين دوره خوشنويسي در سايه حمايت امپراطوران به رونقي بي سابقه رسيد. يکي از امپراطوران اين سلسله مينگ هو آنگ (755-713م)خود يکي از خوشنويسان بلند پايه بود. خوشنويسان به نام اين دوره بسيارند که به شيوه هاي مختلف مشق مي کردنداما بخصوص همان شيوه درافت و تحريري را ترجيح مي دادند. در ميان استادان بزرگ خط درافت يکي سان کوئوتينگ است که کتابي به نام شوپر ( اندر باب خوشنويسي)نگاشته و ديگري هواي سو که يک کاهن مذهبي است و از همه مهمتر «هنرمند مست» چانگ هسو (حدود سال 700م) که در شيوه بسيار مشکل کوآنگ تسائو يا درافت الهامي به مقامي ارجمند دست يافت.
در دوران«سونگ» (1279- 960م) مجموعه اي از نمونه هاي گزيده خوشنويسي و حجم وسيعي از آثار خوشنويسي در مجموعه متعلق به امپراطوري از طريق شيوه ابتدايي تکثير چين چاپ و انتشار يافت و خوشنويسان بزرگي در اين دوره پديد آمدند و حتي در دوره يوآن (1368-1260م) که چين تحت حکومت بيگانه مغولان بود خوشنويسي همچنان رواج و رونقي تمام داشت.
در دوران سلسله مينگ(1644-1368م) کهکشاني از هنرمندان خوشنويس پديد آمدند و با موفقيت مقام استادان پيشين را احراز کردند و امپراطوران سلسله چينگ که تا سال 1912 بر چين حکومت داشتند حامي خوشنويسان بودند و بعضي از آنها خود نيز به درجات استادي در اين هنر رسيدند. يکي از امپراطوران اين سلسله نمونه هاي چاپي به شيوه ابتدايي از آثار هنرمندان بزرگ فراهم ساخت و بعضي از خوشنويسان اين دوره شيوه هاي تازه اي در خوشنويسي ابداع کردند و کتابهاي متعدد در زمينه خوشنويسي تأليف شد.
امروز در جمهوري چين که در سال 1912 تشکيل شد خوشنويسي همچنان مقام بلند خود را حفظ کرده و خوشنويسان بزرگ و نامي بر مسند استادي اين هنر نشسته اند.
.Source : Encyclopedia of World Art / III , New York ,McGraw-Hill, 1987
ترجمه و تلخيص : دکترحسين الهي قمشه اي