11.
چگونه می توان امی بودن پیامبر اکرم را به کسانی که معجزه بودن قران را درک نکرده اند اثبات کرد؟
پاسخ: امی بودن پیامبر را از تاریخ نویسان معتبر باید شنید. درک معجزۀ قرآن چندان مشکل نیست اگر بیندیشیم که قرآن مکرر منکران را دعوت کرده است اگر این کلام را یافته ها و بافته های شخص پیامبر می شمارید شما هم کنگره ای بگذارید و استادان و ادب شناسان بزرگ را فرا خوانید و یک سوره بیاورید که مانند قرآن از زیبایی و دانایی و نیکویی بر خوردار باشد. اکنون پانزده قرن است که از دعوت قرآن می گذرد و اگر کسی پاسخ گفته است یافته و بافته اش را درشبکۀ اطلاعات جهانی به قضاوت عامه اهل ذوق بگذارد.
12.
اعراب چرا حمله، غارت و تجاوز ها کردند و مثل داعش بودند؟
پاسخ: زیرا افراد قدرت طلب و جاه طلب و ثروت طلبی مانند داعش زمام امور اسلام را در دست گرفتند و کارهای ناشایست خود را به عنوان اجرای احکام اسلامی قلمداد کردند. در اسلام هیچ شمشیری از غلاف بیرون نمی آید مگر برای دفاع حملۀ کافران متجاوز.
13.
انتقاد های شدیدی به روش زندگی پیامبر و قرآن شنیده می شود در خصوص اینکه چرا تعداد زیادی همسر داشتند و اصلا چرا می شود چهار همسر داشت؟
پاسخ: انتقاد ها را هم از سر دشمنی و هم به سبب نادانی می کنند. باید دربارۀ زندگی پیامبر از انسان های مطمئن هم در علم هم در اخلاق بهره گرفت. مطالعه کتاب زندگی پیامبر اثر خانم کارن آرمسترانگ وکتاب محمد رسول خدا اثر خانم شیمل در این زمینه مناسب است.
14.
صاحب دل کل است چون او را ببینی کل را دیده ای، منظور از انسان کامل چیست؟
پاسخ: انسان کامل حقیقت ذات همۀ انسان هاست الا آنکه این کمال در افراد نادری بالفعل حاصل می شود که همان انبیا و اولیا و قدیسان و شاعران و عالمان بزرگ هستند. دیدن انسان کامل از روی نشانی هایی که در دل ماست صورت می گیرد و آنکس که به هیچ روی بر دل نمی نشیند از آن مقام دور است.
15.
با توجه به کتاب هفت شهر عشق و طی مراحل، ما چطور می توانیم استعدادهایمان را شکوفا کنیم؟
پاسخ: نشانی های هفت شهر عشق در فطرت آدمیان نهفته است از این رو قضاوت و تصمیم گیری های آدمی اگر از روی صداقت باشد به راه خطا نخواهد بود، در عین حال مراحل هفت شهر عشق به گزارش عطار نیز در پیش روی ماست تا قدم به قدم خود را اصلاح کنیم. مصاحبت سالکان راه عشق چه در حیات باشند و چه در کتاب هایشان بهترین چراغ هدایت ما خواهد بود. مطالعه پیشگفتار کتاب گزیده منطق الطیر از انتشارات علمی و فرهنگی توصیه می شود.
16.
امروز روشنفکرانی هستند که می گویند فارسی را باید با خط دیگری نوشت چرا که این خط را ناقص می دانند .نظر جنابعالی در این موردچیست؟
پاسخ: خط فارسی از نشانه های خلاقیت انسان است و درشمار بهترین خطوط جهان قرار دارد. چندین دهه هست که در مطبوعات و کنگره های ادبی پارسی دانان بحث تغییر خط فارسی به گوش می رسد. شناخت زبان شناسان از ماهیت خط و تنوع بیکران خط فارسی، رو به افزایش است و این آگاهی بیشتر کفۀ ترازو را به سوی حفظ خط فارسی سنگین تر کرده است، برای مثال در زبان فارسی به راحتی می توان با شنیدن صدا آن را نوشت. لطایفی در خط فارسی هست که خاص خود اوست و هیچ مانعی در راه تعلیم و تعلم ایجاد نمی کند.
17.
لقد خلقنا الانسان فی کبد؟ "کبد" در اینجا به چه معناست؟
پاسخ: کبد به معنی رنج و سختی و دشواری است. در این عالم که یک سفر برای کسب تجربه است بی گمان نمی توان انتظار آسایش داشت مگر آنکه شخص خود را مست حقایق معرفت کند و در آن مستی بیاساید: چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو/ ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی/حافظ
18.
برای اینکه به درجهٔ کمال و قرب برسیم، غیر از خواندن کتابهای بزرگان و گوش کردن سخنان آنان، چطور نفس یک انسان برگزیده در ما اثر می کند؟
پاسخ: نَفَس آن انسان برگزیده و نظر عنایت او به شخص، یک موهبت الهی است که افرادی را نصیب می شود. این نصیب هر چند قابل پیش بینی نیست و ضرورتاً با تلاش های سالک حاصل نمی شود، اما توصیه این است که سالک همچنان در جستجو باشد تا در جایی بیابد: ای دقوقی با دو چشم همچو جو/ هین مبر امید و ایشان را بجو/مولانا. نکتۀ دیگر این است که هرکس در جستجوی انسان برگزیده ای باشد اندک اندک خود به صفاتی که در او انتظار دارد آراسته می شود و ای بسا آنکس که آدمی باید به دیدارش برسد خود اوست. سالک باید بکوشد تا از هر چه خود نمی پسندد پرهیز کند و هر چه را در دیگران ستایش می کند بدان آراسته گردد و نهایتا آنکس شود که در جستجوی اوست.
19.
هدف نهایی خداوند از آفرینش انسان با توجه به بی نیازی خداوند چیست؟
انسانی که در طول تاریخ این همه جرم و جنایت به واسطهٔ جنگ ها انجام داده و هنوز هم ادامه دارد.
پاسخ: هنگامی که فرشتگان در خلقت انسان بر روی زمین اعتراض کردند خداوند سخن فرشتگان را رد نکرد اما فرمود که در این کار حکمتی هست که شما نمی دانید و ما نیز نمی دانیم آن حکمت چه بوده است اما با توجه به بی نیازی خداوند از هر جنبه، برای رفع نیاز نبوده است بلکه انسان مانند همه آفرینش تجلی ذاتی خداوند است چنانکه خورشید نور می تابد بدین خاطر که نورانی است. ما سرّ این همه رنج و فساد را بر روی زمین نمی دانیم اما هر چه هست تجّلی خداوند است که توجیه آن بر ما روشن نیست.