11.
با توجه به کتاب هفت شهر عشق و طی مراحل، ما چطور می توانیم استعدادهایمان را شکوفا کنیم؟
پاسخ: نشانی های هفت شهر عشق در فطرت آدمیان نهفته است از این رو قضاوت و تصمیم گیری های آدمی اگر از روی صداقت باشد به راه خطا نخواهد بود، در عین حال مراحل هفت شهر عشق به گزارش عطار نیز در پیش روی ماست تا قدم به قدم خود را اصلاح کنیم. مصاحبت سالکان راه عشق چه در حیات باشند و چه در کتاب هایشان بهترین چراغ هدایت ما خواهد بود. مطالعه پیشگفتار کتاب گزیده منطق الطیر از انتشارات علمی و فرهنگی توصیه می شود.
12.
امروز روشنفکرانی هستند که می گویند فارسی را باید با خط دیگری نوشت چرا که این خط را ناقص می دانند .نظر جنابعالی در این موردچیست؟
پاسخ: خط فارسی از نشانه های خلاقیت انسان است و درشمار بهترین خطوط جهان قرار دارد. چندین دهه هست که در مطبوعات و کنگره های ادبی پارسی دانان بحث تغییر خط فارسی به گوش می رسد. شناخت زبان شناسان از ماهیت خط و تنوع بیکران خط فارسی، رو به افزایش است و این آگاهی بیشتر کفۀ ترازو را به سوی حفظ خط فارسی سنگین تر کرده است، برای مثال در زبان فارسی به راحتی می توان با شنیدن صدا آن را نوشت. لطایفی در خط فارسی هست که خاص خود اوست و هیچ مانعی در راه تعلیم و تعلم ایجاد نمی کند.
13.
لقد خلقنا الانسان فی کبد؟ "کبد" در اینجا به چه معناست؟
پاسخ: بد به معنی رنج و سختی و دشواری است. در این عالم که یک سفر برای کسب تجربه است بی گمان نمی توان انتظار آسایش داشت مگر آنکه شخص خود را مست حقایق معرفت کند و در آن مستی بیاساید: چشم آسایش که دارد از جهان تیز رو/ ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی/حافظ
14.
برای اینکه به درجهٔ کمال و قرب برسیم، غیر از خواندن کتابهای بزرگان و گوش کردن سخنان آنان، چطور نفس یک انسان برگزیده در ما اثر می کند؟
پاسخ: نَفَس آن انسان برگزیده و نظر عنایت او به شخص، یک موهبت الهی است که افرادی را نصیب می شود. این نصیب هر چند قابل پیش بینی نیست و ضرورتاً با تلاش های سالک حاصل نمی شود، اما توصیه این است که سالک همچنان در جستجو باشد تا در جایی بیابد: ای دقوقی با دو چشم همچو جو/ هین مبر امید و ایشان را بجو/مولانا. نکتۀ دیگر این است که هرکس در جستجوی انسان برگزیده ای باشد اندک اندک خود به صفاتی که در او انتظار دارد آراسته می شود و ای بسا آنکس که آدمی باید به دیدارش برسد خود اوست. سالک باید بکوشد تا از هر چه خود نمی پسندد پرهیز کند و هر چه را در دیگران ستایش می کند بدان آراسته گردد و نهایتا آنکس شود که در جستجوی اوست.
15.
هدف نهایی خداوند از آفرینش انسان با توجه به بی نیازی خداوند چیست؟
انسانی که در طول تاریخ این همه جرم و جنایت به واسطهٔ جنگ ها انجام داده و هنوز هم ادامه دارد.
پاسخ: هنگامی که فرشتگان در خلقت انسان بر روی زمین اعتراض کردند خداوند سخن فرشتگان را رد نکرد اما فرمود که در این کار حکمتی هست که شما نمی دانید و ما نیز نمی دانیم آن حکمت چه بوده است اما با توجه به بی نیازی خداوند از هر جنبه، برای رفع نیاز نبوده است بلکه انسان مانند همه آفرینش تجلی ذاتی خداوند است چنانکه خورشید نور می تابد بدین خاطر که نورانی است. ما سرّ این همه رنج و فساد را بر روی زمین نمی دانیم اما هر چه هست تجّلی خداوند است که توجیه آن بر ما روشن نیست.
17.
آیا نظریۀ تکامل را نمی توان به این صورت تعبیر کرد که ما انسانها(Homo Sapiens) ، چون به هارمونی و دانایی روی آوردیم به بقا رسیدیم (انتخاب طبیعی) و ندانستن هارمونی و دانایی به فنا می انجامد.
پاسخ: نظریۀ تکامل داروین یک فرضیه اثبات نشده است و به هیچ روی نشان سرچشمه گرفتن ما از حیوانات دیگر نیست، حفظ هارمونی ها چه در علم و هنر و چه در اخلاق شرط تکامل است.
پاسخ: مرگ مانند زایش مرحله ای از مراحل سیر ابدی ما در ساحت آفرینش است. پس از مرگ ظاهری تن، روح سوار بر مرکب های گوناگون، باز اطوار هستی را سیر خواهد کرد و این اطوار هیچ گاه پایان نخواهد یافت.
19.
چه راه سادهای برای خوش بینی مذهبی و دینداری به معنای واقعی برای جوانان امروزه که بسیار بدبین هستند پیشنهاد می کنید؟
پاسخ: بهترین راه، بازگشت به فطرت و پیروی از زیبایی و دانایی و نیکویی است که مورد تأیید همگان باشد. ما اگر به راه فطرت برویم هیچ گاه تأسف و حسرت نخواهیم داشت و اگر دینی را باید پیروی کنیم آن دین نیز باید با مبانی زیبایی و دانایی و نیکویی سازگار باشد.
20.
آیا کسی که پایبند به سه اصل اساسی گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک است هم چنان که زردتشت معتقد به آن بود نباید ترس از این داشته باشد که مغضوب خداوند شود؟
پاسخ:
پیروی از اندیشۀ نیک و گفتار نیک و کردار نیک خود تبعیت از فرمان الهی است که فرمان پیروی از خیر و خوبی را او صادر کرده است.