91.
آيا چون انسان نمى تواند ذات خدا را درك كند نياز به پيدا كردن انسان كامل دارد؟ و آيا مولانا انسان كامل(شمس) را يافت كه آنگونه شيداى او شد؟
پاسخ: چون آدمى مى تواند اندك اندك با اوصاف الهى آشنا شود و آن اوصاف را مى پسندد بنابراين مدام در پى معلمى است كه بتواند نقشى از اوصاف الهى را در خود نشان دهد و نام او را انسان كامل مى نهد. مولانا با ديدن شمس به همين نقش رسيد و از ديدن او به ديدن خود نايل آمد چنانكه گفت:
چون تو را ديدم بديدم خويش را
آفرين آن آينه خوش كيش را
94.
لطفأ در زمينه نجوم قديم و نجوم جديد كتابى معرفى بفرماييد؟
پاسخ: بهترين كتاب در شناخت علم نجوم قديم كتاب "التفهيم" اثر ابوريحان بيرونى است اما چون اين كتاب جنبه تخصصى دارد توصيه مى شود كتاب" از جهانهاى دور" اثر برونو بورگِل آلمانى ترجمه محمد كاظم انصارى را مطالعه کنید. اين كتاب اخير نجوم قديم و جديد هر دو را شامل مى شود و به زبانى شيرين و قابل فهم نوشته شده است.
95.
مقام بى آرزويى چيست و از چه چيز بايد بى نياز بود؟
پاسخ: مقصود از ترك آرزوها در حقيقت ترك هواهاى نفسانى است كه آدمى را به يك گداى راه نشين بدل مى كند كه دايم از مردم دون مايه چيزى مى طلبد و خوار و خفيف مى شود. مردم دون مايه مانند حرص و دروغ و تكبر و امثال آن است كه آدمها با گدايى از آن مى خواهند به مقصودهايشان برسند. با ترك آرزوهاى خودخواهانه آدمى به مقام عشق مى رسد. عشق به زيبايى و دانايى و نيكويى كه از آن بى نياز نبايد بود ما به حقيقت نياز داريم، به راستى و درستى و صداقت و صميميت و مهربانى و نيز به دانايى و توانايى و همچنين به زيبايى نيازمنديم زيرا اينها غذاى روح ماست چنانكه ما به غذاى جسم نيز نيازمنديم اما به زهرمارى چون كينه و حسد و مستى الكل دو آتشه اى چون تكبر و خودبينى نياز نداريم.
96.
معنى اين ابيات شيخ محمود شبسترى چيست؟
عدم آيينه عالم عكس و انسان
چو چشمِ عكس در وى شخص پنهان
تو چشم عكسى و او نور ديده است
به ديده ديده را هرگز كه ديده است
پاسخ: اگر حضرت احديت را معشوق مطلق ناميم سخن شيخ محمود اين است كه آن معشوق در پيش آيينه عدم كه هيچ نقشى ندارد اما مى تواند هر نقشى را متجلى كند، ايستاد و خود را در آيينه ديد. آن شخص كه در آيينه است همان جهان است
كه آيينه روى خداست اما در چشم آن عكس اگر خوب بنگريد عكس بسيار كوچك ديگرى از معشوق در چشم عكس مى يابيد كه آن همان انسان است، انسان همان عالم است كه كوچك شده است.
پاسخ: اوتاد جمع كلمه وتد است به معنى ميخ چوبين كه براى برافراختن خيمه در زمين نصب مى كردند و مقصود از اوتاد اوليايى هستند كه در ضمير وجودشان مى توان نشست و همچنين ابدال بدل و نظير و شبيه اوليا هستند كه به هدايت باطنى خَلق به خُلق خوش و مهربانى مشغولند.
98.
بزرگترين نعمتى كه خداوند به انسان عطا كرده است و بزرگترين آرزويى كه مى توان از خداوند درخواست كرد چيست؟
پاسخ: بزرگترين نعمت خداوند اين است كه به آدمى توفيق خدمت و رحمت بر خلق عطا كند. چنانكه پيامبر اكرم در شب معراج هنگامى كه به بارگاه احديت راه يافت و به تعبير نظامى ندا آمد كه هر چه آرزو دارى بخواه، او گفت كليد گنج رحمت بى پايانت را به من ببخش تا همه مردمان را از آن رحمت برخوردار گردانم. عين ابيات نظامى در خسرو شيرين چنين است:
ندا آمد كه اى مقصود درگاه
هرآن حاجت كه مقصود است درخواه
سراى فضل بود از بخل خالى
كليد گنج رحمت خواست حالى
پاسخ: قرآن همه منكران را دعوت كرده است كه اگر اين قرآن را ساخته و پرداخته فردى مى شناسيد كه خود يا احتمالا با كمك ديگران آن را بافته است، شما هم گرد هم آييد و كنگره زبان شناسان و ادبيات دانان تشكيل دهيد و يك سوره شبيه قرآن بياوريد در فصاحت و زيبايى و انسجام صورت و معنى. و اكنون هزار و چهارصد سال است كه منكران چنين توفيقى نداشته اند و امروز هم مى توان آن ها را به پاسخ تحدى قرآن دعوت كرد.
100.
فرد زرنگى با مغالطه به اهدافش مي رسد و فرد نادانى در دام مغالطه، بازى را مى بازد، كداميك مستحق سرزنش هستند؟
پاسخ: ملامتى بر هر دو اينها وارد است. مغالطه گر تجاوز به حقوق مردمان مى كند و زرنگى هايش خودخواهانه و اغلب ناحق است. اما بر فرد دوم نيز اين ملامت وارد است كه چرا اجازه داده است كه فریبکاری، با سرنوشت او بازى كند. او مى بايست دست کم با افراد برجسته و پاکدلی مشورت مى كرد و سخن كسى را كه درست نمى شناسد، نمى پذيرفت.