21.
آیا زیبایی تعریف نسبی ای نیست، خیلی از زیبایی که الان توی ذهن ما تعریف شده بر اساس برداشت های اطراف ما هست، از کجا بفهمیم زیبایی واقعی چیست؟
پاسخ: زیبایی واقعی یک امر قدسی و الهی است و به هیچ روی نسبی و زمانی و مکانی نیست و نشانش آن است که خاص و عام را به خود جذب می کند و خود را به عنوان یک موجود زیبا بر کرسی می نشاند.
22.
آیا سیستمهای آموزشی مبتنی بر دنیا گرایی و سیستم های حاکم بر جهان مادی به درک و شناخت هارمونی که مورد نظر شماست، لطمه وارد می کند؟
پاسخ:
البته این طور است زیرا وقتی پیوند انسان با پروردگار و روح ابدی خویش گسسته شود همۀ هارمونی های متعالی لطمه می بیند و هیچ سیری به سوی کمال نمی توان کرد.
23.
چرا هیچ وقت به صورت مداوم در دانشگاه نبوده اید و چرا هیچ پایان نامه ای را راهنمایی نکرده اید؟
آیا بر این عقیده بوده اید که دانشگاه می توانست وقت شما را تلف کند؟
پاسخ:
این فقیر در استخدام هیچ دانشگاهی نبودهام اما با دانشکده های بسیاری در داخل و خارج از کشور پیوند و همکاری داشته ام و راهنمایی و مشاوره تعدادی از رسالات کارشناسی ارشد و دکتری را مکرر پذیرفته ام. در واقع می خواستم که وقتم به تمام و کمال در اختیار خودم باشد.
پاسخ: در قرآن اشارات روشنی بر حضور یا ظهور امام زمان نیافته اند، اما مولانا گفته است امام زمان ولی پاک دل و مردم دوستی است که به الهام الهی آدمیان را از جهالت برهاند:
پس امام حی قائم آن ولی است/خواه از نسل عمر خواه از علی/مهدی و هادی وی است ای راه جو/هم نهان و هم نشسته پیش رو
26.
مرز بین نقش "خدا" و "خودمان" در زندگی چیست، یا به قولی حدودی که خدا برای دخالت در اوضاع برای خودش در نظر گرفته چیست؟
پاسخ: آنچه ما می دانیم این است که آفریدۀ دست پروردگاری هستیم با هوشِ بی نهایت که رحمان و رحیم است و اگر او سرنوشتی برای ما رقم زده باشد از آن بی خبریم، اما هر کس باید آنچه را که وظیفۀ خود می شناسد بجای آورد و هیچ چیزی را منسوب به تقدیر الهی نکند، بلکه کارها را از خوب و بد به خود نسبت دهد.
27.
آیا مخلوقاتی به عنوان ارواح متعالی از آفرینش های خداوند می باشد؟
پاسخ: آنچه بشر تا کنون به یقین و از استدلال های فطری و عقلی و فلسفی و هنری داشته است هیچ یک شامل اعتقاد به این گونه ارواح نیست، خواه آن ارواح باشند و خواه نباشند ما را از آنها خبری نیست اما آدمی خود صاحب روح است که در قالبی تجسد یافته است و پس از مرگ روح او در قالب ها و مرکب های دیگری سیر خواهد کرد و می توان گفت که همۀ انسانها ارواح متعالی هستند که برای تجربۀ عالم ماده نیاز به تجسد دارند اما ورای این چیزی بر ما مکشوف نیست.
پاسخ: عصبانی شدن هیچ گاه عاقلانه نیست و آدمی را به مقصودی نمی رساند و پیوسته آدمی را بدهکار می کند و نهایتاً پشیمان می شود. اما ملایمت و خلق خوش آدمی را محبوب می کند، آرامش می بخشد و زودتر به مقصود می رساند. عصبانیت از جهل ناشی می شود، باید از خود پرسید آن چیست که نمی دانم.
پاسخ: با افراد حسود می توان از چاره های گوناگون بهره گرفت، در صورت امکان دوری جستن است اگر میسر نبود مدارا کردن و کمالات خود را پیش او به چشم نیاوردن و تواضع پیشه کردن و مشکلات خود را با او مشورت کردن.حسود را می توان آگاه کرد که چیزی کم ندارد اگر کمالی را به او ندادند کمالات دیگر در او هست که می تواند با همت خود او رشد کند و جایی برای حسادت نگذارد. بهترین انتقام از حسود افزودن بر کمالات خویش است.