ضرب المثل

خرج از كيسه مهمان بود /  حاتم طايى شدن آسان بود
(نظامى)

خدا به حق چو درى بر كسى فرو بندد /  ز ره لطف و كرم در ديگرى گشايد باز
( سعدى )

چهره امروز در آيينه فردا خوش است
( صائب تبريزى )

چه خوش باشد كه بعد از انتظارى /  به اميدى رسد اميدوارى
( جامى )

چه با رنج باشى چه با تاج و تخت /  ببايدت بستن به فرجام رخت
( فردوسى )

چو نيكى كنى نيكى آيد برت /  بدى را بدى باشد اندر خورت
( فردوسى )

چو نوميد گردد ز يزدان كسى /  از او نيكبختى نيايد بسى
( فردوسى )

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه /  چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند
( حافظ )

چو فرزند باشد به آيين و فر /  گرامى بدل بر ، چه ماده چه نر
( فردوسى )

گناه كردن پنهان به از عبادت فاش
(سعدي)

مرا دردي است اندر دل كه گر گويم زبان سوزد وگر پنهان كنم ترسم كه مغز استخوان سوزد

مرد بايد كه در كشاكش دهر سنگ زيرين آسيا باشد
(سعدي)

اي تهي دست رفته در بازار ترسمت پر نياوري دستار
(سعدي)

اگر گفتن سيم است خاموشي زر است