ني حديث راه پر خون مي كند
قصه هاي عشق مجنون مي كند
محرم اين هوش جز بي هوش نيست
مر زبان را مشتري جز گوش نيست
(مثنوي)
جزوها را رويها سوي كل است
بلبلان را عشق با روي گل است
(مثنوي)
گر تو سنگ صخره و مرمر بوي
چون به صاحبدل رسي گوهر شوي
مهر پاكان در ميان جان نشان
دل مده الا به مهر دل خوشان
(مثنوي)