«به بخشندگان توانگر»
هنگامی که در شهر شما را با شعرهای خود دیدار می کنم
آنچه به من می بخشید، با سرخوشی می پذیرم
قرص نانی، اندک درهم و دیناری، کلبه ای و باغچه ای.
و آن هنگام که در سفر از ایالتها می گذرم،
مسافرخانه ای و صبحانه ای.
چرا باید از پذیرفتن چنین هدایایی شرمنده باشم؟
چرا باید برای به دست آوردن آنها بازار گرمی کنم؟
چون من خود کسی نیستم که مردان و زنان را چیزی نبخشم،
من به هر مرد و زن می آموزم
که چگونه به همۀ نعمتها و موهبتهای جهان دست یابد.
والت ویتمن
To Rich Givers
What you give me I cheerfully accept,
A little sustenance, a hut and garden, a little money,
these as I rendezvous with my poems,
A traveler's lodging and breakfast as I journey through the States,
—why should I be ashamed to own such gifts?
why to advertise for them?
For I myself am not one who bestows nothing upon man and woman,
For I bestow upon any man or woman the entrance
to all the gifts of the universe.
Walt Whitman
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرین"
ترجمۀ حسین الهی قمشه ای