ناز و كرشمه معشوق و جور و جفاي او و بد عهدي و بي وفايي كه گاه شاعران غنايي به او نسبت مي دهند، آزمونهاي الهي است كه به دست شيطان انجام مي شود و رندان و زيركان از اين نازها و آن جفاها كه به دنبال مي آيد ميدان را خالي نمي كنند و همچنان به پايداري و حفظ عهد مي كوشند.
(متون عرفاني به زبان فارسي– ص162)
401
خيام از رندان و قلندران سر فراز عالم است به همان معني بلند كه حافظ و مولانا و سنايي و عطار بودند و نسبت كفر و انكار و سرگرداني و حيراني به آن بزرگ روا نيست. رباعيات خيام عموما از رايحه عالم روحاني و مشك معاني قدسي آكنده است.
(متون عرفاني به زبان فارسي– ص274)
402
آنچه بر ما از سختيها و رنجها نازل مي شود به فتواي خود ماست. خود چنين خواسته ايم و خود خويشتن را چنين پاداش داده ايم.
(متون عرفاني به زبان فارسي– ص277)
403
زهد و گوشه نشيني و رهبانيت و امثال آن در اسلام به صراحت منع شده است، چنان كه در قرآن آمده است رهبانيت براي مسيحيان فرمان الهي نبوده است بلكه اين بدعتي بوده كه در دين آوردند و مورد پسند خداوند نبود و در روايات شيعه مكرر آمده است كه زاهدترين مردم آن است كه از حرام پرهيز كند و عابدترين مردم آن است كه فرايض را انجام دهد. بنابراين انجام مستحبات و ترك مكروهات شخص را عابدتر و زاهد تر نمي كند.
(متون عرفاني به زبان فارسي– ص277)
404
احمد از جانستان سرمد خبر مي دهد تا مردمان از غم اين جان عاريت وارهند. جانها از عدم نيامده اند كه به عدم بازگردند، اگر خاك به خاك مي رود پاك نيز به پاك بازمي گرددو جان همان كبوتري است كه از زمان و مكان و جهت و آشيان مبراست.بدين نگاه است كه آدميان مي توانند با رقص و آواز ، شادي كنان ازاين گذرگاه بگذرند.
(در صحبت قرآن – ص سی ویک)
405
ذكر يا عليم اين است كه به كار دانايي پردازند و بكوشند تا پرده ناداني را بدرند و چراغي از دانش بر افروزند و پيش پاي مردمان نهند.
(مقالات-ص ۱۵۴)
406
توكل كردن تكيه كردن است بر كسي يا چيزي كه به درستي و استواري آن اطميناني است.
( در صحبت قرآن – ص ۳۰۹)
407
با نگاه دقیق تر می توان گفت که کارها به دنیوی و اخروی تقسیم نمی شود بلکه انسانها هستند که اگر روی در آخرت داشته باشند و مقصودشان از هرکار نیل به کمال نفس ناطقه آنها باشد همه کارهایشان از خورد و خواب، خرید و فروش و زناشویی و شغل و حرفه و کار همه امور اخروی است و اگر آدمی روی در دنیا کرده باشد و دنیا را مطلوب مقصود نهایی خود داند همه کارهایش دنیوی است از نماز و روزه و حج و جهاد و تحصیل علم و غیره.
(در صحبت قرآن – ص ۵۲)
408
ما بي دين بدنيا نيامده ايم تا ديني اختيار كنيم بلكه هر انساني با عشق به زيبايي و دانايي و نيكويي به دنيا مي آيد و رشد مي كند و اگر از صراط مستقيم فطرت دور نشود با همان عشق به راه هدايت مي رود.
(كيميا ۱۱– ص ۱۶)
409
سر محبوبيت حافظ و سعدي و مولانا و همه شاعران و هنرمنداني كه به جاذبه حسن و كرشمه دلبري، ملك دل ها را تصرف كرده اند همين است كه از نقش و نغمه ايشان بوي خوش آشنايي و رايحه امن و سلام به مشام مي رسد و چون عطار آفاق جهان را به بوي آن يار كه پنهان و آشكار، محبوب جمله عالميان است، عطر آگين كرده اند.
(در صحبت حافظ– ص يازده)
410