81.
راه مقابله با ترس در زندگى چيست ( ترس از حيوانات، ارتفاع و ....)؟
پاسخ: نياز به كارشناسى دارد اما بطور كلى هرچه بر ايمان آدمى به اينكه جهان آفريده پروردگار مهربان و توانايى است كه خير و خوبی بر بندگان خواسته است بيشتر شود اينگونه ترسها از ميان مى رود. ترس از ارتفاع در همه انسانها طبیعی است اما گاه این ترس بیمارگونه می شود و علاج آن به دست کارشناسان این رشته است.
82.
با توجه به آيه ٤٠ سوره انفال مصرف خمس در چه مواردى است؟
پاسخ: مقصود كلى از همه فرامين خمس و زكات و صدقات اين است كه آدميان بخشى از مال خود را به گونه اى و با نام و بهانه اى صرف رشد اجتماعى مردمان كنند چون ساختن مدرسه و دانشگاه و بيمارستان و درمانگاه و هركس مى تواند خود به گونه اى كه در زمان و در جامعه خود صلاح مى بيند آن را در اين راهها صرف كند. دستور كلى كه خداوند به پيامبر داده است اين است كه مردمان هرآنچه در زندگى عادى و معقول خود افزون دارند در راه خدا (يعنى بندگان خدا و رفع نيازهاى مادى و معنوى آنها) صرف كنند.
83.
چه نيازى بود كه ما به عالم ماده بياييم و به تكامل برسيم و مجددأ بسوى وحدت بازگرديم؟
پاسخ: خداوند به چيزى نياز نداشته است بلكه آفرينش شعشعه ذات اوست چنانكه خورشيد بالذات مى درخشد و مقصودى از اين درخشيدن ندارد. بايد گفت كه آن ذات ازلى و ابدى و بى نهايت اقتضاى چنين آفرينشى دارد.
پاسخ: عالم ماده يكى از مراتب وجود است كه از درجات نازل است اما سكوى معراج و پرواز كائنات است البته فيزيكدانان بزرگ جهان چون ماكس پلانك و ديگران معترفند كه درباره ماده چيزى نمى دانند.
85.
هدف خداوند از خلق اين جهان مادى و جهانهاى ديگر چه بوده است؟
پاسخ: تاكنون پاسخ مناسبى به اين پرسش داده نشده است. بايد چون فرشتگان بگوييم " لا علم لنا " یعنی نمی دانیم. اما از يك ديدگاه فلسفى و عرفانى چون آفرينش تجليات ذات يكتاى الهى است مى توان گفت اين جهان و جهانهاى ديگر و همه كائنات آينه اوصاف الهى هستند و ما مى توانيم در پياله اين جهانها عكس آفريدگار عالم را بنگريم، و مشيت و خواست و پسند و ناپسند را با نظر كردن در اين تجليات دريابيم و پيروى كنيم.
86.
آيا اعتقاد به انسان كامل لازم است و چگونه مى توان او را يافت؟
پاسخ: اعتقاد به وجود انسان كامل در اكثر فرهنگ ها به چشم مى خورد. در فرهنگ ما همان كتاب انسان الكامل عزيز الدين نسفى اثر ارزشمندى است. در فرهنگ اسلامى پس از پيامبر اكرم حضرت على عليه السلام به عنوان انسان كامل شناخته شده است. شادروان مهدی الهى قمشه اى در قصيده بسيار بلندى در ١١٤ بيت، تمام سوره هاى قرآن را در مدح آن بزرگوار تفسير كرده است. از ديدگاه ديگر مى توان گفت هر كس براستى در جستجوى انسان كامل باشد بتدريج با اوصاف او آشنا خواهد شد و اگر همت كند مى تواند آن اوصاف را در خود محقق گرداند زيرا تمثالى از انسان كامل در دل هر انسانى هست وگرنه نمى توانست وقتى او را مى بيند بشناسد يا رد كند و اگر چنين نبود هر كس ادعاى انسان كامل مى كرد و ميسر نبود كه سخن او را به سادگى رد كرد. اما چنين نيست بلكه ما هركس را كه دعوى كند آزمون مى كنيم و اگر در او اوصافى چون خشم و حرص و حسد و امثال آن بيابيم او را رد مى كنيم. و اگر همه صفات مطلوب و محبوب آدميان را در وى بيابيم او را مى پذيريم. بدين نگاه مى توان گفت هركس بدنبال انسان كامل باشد مى تواند آن صفات مورد انتظار خود را براى قبول او، در خود محقق گرداند و آراسته گردد به اوصاف كسى كه مى خواهد به ديدار او برسد و بدين سان اندك اندك به انسانيت كامل نزديك مى شود. داستان چهره بزرگ سنگى اثر ناتانيل هاثورن اين درونمايه را به شيرينى تمام حكايت مى كند.
87.
آيا چون انسان نمى تواند ذات خدا را درك كند نياز به پيدا كردن انسان كامل دارد؟ و آيا مولانا انسان كامل(شمس) را يافت كه آنگونه شيداى او شد؟
پاسخ: چون آدمى مى تواند اندك اندك با اوصاف الهى آشنا شود و آن اوصاف را مى پسندد بنابراين مدام در پى معلمى است كه بتواند نقشى از اوصاف الهى را در خود نشان دهد و نام او را انسان كامل مى نهد. مولانا با ديدن شمس به همين نقش رسيد و از ديدن او به ديدن خود نايل آمد چنانكه گفت:
چون تو را ديدم بديدم خويش را
آفرين آن آينه خوش كيش را
90.
لطفأ در زمينه نجوم قديم و نجوم جديد كتابى معرفى بفرماييد؟
پاسخ: بهترين كتاب در شناخت علم نجوم قديم كتاب "التفهيم" اثر ابوريحان بيرونى است اما چون اين كتاب جنبه تخصصى دارد توصيه مى شود كتاب" از جهانهاى دور" اثر برونو بورگِل آلمانى ترجمه محمد كاظم انصارى را مطالعه کنید. اين كتاب اخير نجوم قديم و جديد هر دو را شامل مى شود و به زبانى شيرين و قابل فهم نوشته شده است.