پاسخ: در قرآن آیاتی هست که آنها را فلسفه جاوید خوانده اند در این آیات شرایط اصلی دینداری در سه بخش آمده است :
1- ایمان به خدا و خوبی و زیبایی و اینکه عالم طراح و آفریدگاری دارد که خود مظهر خوبی و زیبایی است و هم آفریدگار همه خوبیها و زیباییها است.
2- ایمان به روز پاداش و جزا و اینکه روح ما پس از مرگ در پیشگاه الهی مسئول اعمال دنیوی خود خواهد بود.
3- انجام کارهای نیک یا عمل صالح که در فطرت همه آدمیان نوشته شده است.
این سه نکته فوق را خداوند شرط رستگاری قرار داده و اما عبادات مانند نماز و روزه و حج چیزهایی هستند که باید برای رسیدن به عمل صالح از آنها مدد گرفت. بدین معنی که با عبادتی مانند نماز شخص هر روز تکرار می کند که خداوندا مرا به راه راست ( که همانا انجام عمل صالح است) هدایت فرما و این تکرار او را یاری می دهد که پیوسته به یاد خدا باشد و قدمی به خطا نرود و به همین جهت در قرآن آمده است که نماز را برای یاد من به پای دارید.
پاسخ: هم درست است که عشق آمدنی است یعنی عطا و موهبت الهی است که زمینه رسیدن به آن را در ذات فراهم کرده است و هم آموختنی است به معنی آنکه می توان اسرار و اطوار عشق را از بزرگان جهان آموخت ازجمله مولانا بیش از همه از عشق سخن گفته است.
273.
دریکی از سخنرانیهای شما شنیدم که گفتید خدا در قرآن فرموده حتی به کافران دشنام ندهید. میخواستم بدانم آیا دقیقا آیه ای به همین معنی هست؟
پاسخ: عين آيه قرآن این است : وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّوا اللّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ :اگر ما به خدايان باطل آنها ناسزا گوييم ، آنها را بر مي انگيزيم كه سخن ناسزايي درباره خداي حقيقي گويند. لعن تاريكي اشكالي ندارد اما لعن تاريكي كلمات و الفاظ نيست بلكه روشن كردن چراغ است . هر چه شما بر نور بيفزاييد از ظلمت كم مي شود و دور و ملعون مي گردد.
274.
برای شروع به مطالعه در زمینه فلسفه غرب شما چه کتابهایی را توصیه می کنید؟
پاسخ: برای فلسفه غرب کتاب سیر حکمت در اروپا اثر محمد علی فروغی کتاب نسبتاً روان و جامعی است و اگر به راستی می خواهید از صفر شروع کنید قبل از کتاب سیر حکمت در اروپا ، می توانید کتاب دنیای سوفی را به زبان آلمانی یا ترجمه انگلیسی و یا ترجمه فارسی دکتر کورش صفوی آغاز کنید و پس از سیر حکمت و به دنبال آن آثار افلاطون را دنبال کنید . کتاب سیر حکمت خود بهترین کتابها را برای مطالعه بیشتر به شما معرفی می کند.
275.
بنده می خواهم آیین صوفیگری در پیش بگیرم ,چگونه میتوانم شروع کنم؟
پاسخ: آیین صوفیگری در این روزگار معانی نامطلوبی را در ذهن القاء می کند. بخصوص که بعضی روشنفکران کتابهایی در رد صوفیگری نوشته اند. تصوف حقیقی که همان عرفان اسلامی و به زبان دیگر اسلام در نقطه تعالی است ، بر پایه قرآن و حدیث استوار است و آن راهی درست و هماهنگ با فطرت انسانی است و بر محور وحدت وجود و جاودانگی روح و انجام کارهای نیکو و رسیدن به خلق خوش و خدمت به خلق می گردد. وحدت وجود آن را می توان از آیه "هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن" دریافت و نیز از آیات دیگری چون "فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ " و امثال آن . جاودانگی روح نیز درونمایه اصلی قرآن و همه کتب آسمانی است. کار نیکو یا عمل صالح به تعبیر قرآن آدمی را به بارگاه قرب الهی سوق می دهد. برای آشنایی با این مکتب که با عرفان مغرب زمین و سخن شاعران بزرگ جهان در یک مسیر قراردارد می توانید به فارسی با آثار مولانا جلال الدین بلخی آشنا شوید و این حقیر در دو کتاب با عنوان های گزیده فیه ما فیه و در صحبت مولانا به زبان ساده مکتب مولانا را معرفی کرده و نقطه های اوج مولانا را با شرح و توضیحات عرضه کرده ام.
276.
من در گذشته اشتباهات زیادی کرده ام ، هر چند الان به اشتباهات خود پی برده ام اما هنوز از طرف دوستان و آشنایانم مورد عتاب قرار می گیرم. آیا این کار آنها واقعاً گناه نیست؟
پاسخ: وقتی آدمی به نادرستی بعضی اندیشه های خود آگاه می شود ، این آگاهی خود به منزله توبه است زیرا دیگر آن عقاید را ندارد و بدان عمل نمی کند و پیامبر فرموده است توبه کننده ازگناه مانند کسی است که گناهی نکرده است. از این روهرگز نباید به اعتبار گذشته ای که شخص از آن گذشته است دلی را شکست و عتابی یا حتی اشاره ای به کارهای پیشین نمود زیرا این کار گناهی عظیم است.
277.
آیا لعن و نفرین های ذکر شده در زیارت عاشورا مغایر با سبک و سیاق دین اسلام در برخورد با ظالمان و ستمگران نیست ؟
پاسخ: در قرآن حکیم آمده است که بدی را به نیکی دفع کنید چنانکه دفع و لعن تاریکی روشن کردن چراغ است نه تاریکی را نفرین کردن. البته می توان بطور کلی لعن و دور باش خدا را بر همه ستمکاران از این حیث که ستم می کنند اعلام کرد و این دورباش خود توجه به این نکته است که ظلم و تجاوز و تعدی و فریب موجب دوری از رحمت خدا و دوری از همه خوبیها و زیبایی ها است و انسانهای بد به فرمان تکوینی خداوند از همه برکتها محروم هستند. بنابر اين لعن عملي است كه ما بايد انجام دهيم و آن كاري در خلاف جهت بدكاران است و تنها با كار خوب مي توان كار بد را لعن كرد و اين كار زبان نيست.
278.
نظر شما در مورد موسیقی چیست و چرا برخی موسیقی را جایز نمی دانند ؟
پاسخ: پاسخ : خرد جمعی (Collective Intelligence)در طول تاریخ تا به امروز پیوسته ستایشگر موسیقی به عنوان یکی از بلندترین قله های زیبایی و معنویت بوده است و بزرگان جهان به اتفاق گفته اند آنچه در خرد جمعی انسانها مطلوب و محبوب است نشانی از محبوبیت و مطلوبیت آن در پیشگاه خدا است. بنا بر حدیث پیامبر اکرم هر انسانی بر اساس فطرت به دنیا می آید و دین ها و آئین ها، همه بعد از فطرت قرار می گیرند و بنا بر آیات مکرر در قرآن فطرت انسان همان فطرت الهی است (فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا) بنابراین اگر تعارضی میان ظواهر دیانت و تفسیرهای دینی و فطرت آدمی باشد، آن مسموع نیست زیرا اصحاب اصول نیز گفته اند: "کلّ ما حکم به العقل، حکم به الشرع" یعنی آنچه شرع به آن حکم می کند، عقل نیز با آن هماهنگ است و همچنین در حدیث دیگر آمده است که پیامبر فرمود: "أنَّ العقل رسولٌ من داخل، والرسول عقلٌ من خارج" یعنی عقل آدمی رسول الهی است در درون او و رسول الهی عقل آدمی است در خارج ذات او .شايد بتوان گفت که برخی از علمای دین به سابقه بعضی مجالس ناموزون که موسیقی نیز جزئی از آن بوده است در تحریم آن مجالس سخن گفته اند و آنرا مجلس غنا نام نهاده اند و ای بسا که این تحریم مشمول همانگونه مجالس است.
279.
نظر شما در مورد جاودانگی روح چیست و اگر من قبل از تولد هم بوده ام پس چرا چیزی از آن دوران به خاطر نمی آورم؟
پاسخ: درباره جاودانگی روح می توان نخست به آثار افلاطون به خصوص مکالمات کوتاهتر او مراجعه کرد (Phaedo , Phaedrus, Meno) . علاوه بر این ادبیات ما به خصوص مثنوی آکنده از اعتقاد به جاودانگی روح است و سّر جاودانگی روح و فنا پذیری جسم این است که مرگ انحلال اجزاء هر چیز است و جسم طبیعتاً در معرض هلاکت است زیرا از میلیاردها ذره تشکیل شده است اما روح یک حقیقت بسیط و تجزیه ناپذیر است و مرگ کاری با آن نمی تواند انجام دهد.
با خود ملک الموت بگوید هله واگرد کین جا نکند هیچ سلاح تو سلاحی
به یاد نیاوردن خاطرات گذشته نشان از نبودن نیست کما اینکه شما در شیرخوارگی بوده ايد و چیزی از آن دوران به یاد ندارید. امّا به معنای دیگری باید گفت که ما چه بسیار خاطرات ارزشمند از زندگی پیشین داریم که سرچشمه هنرها و اخلاق و علم ها است. فطرت انسان جویای زیبایی ، دانایی و نیکویی است و ما با این سه عشق به دنیا آمده ائیم. موسیقی خاطرات ازلی ماست و همینطور زیبايي های دیگر.
280.
چگونه بفهمیم که واقعا کسی به سمت خدا می رود ؟
پاسخ: بارزترین نشان حرکت به سوی خدا که کمال مطلق است این است که شخص به سوی زیبایی یعنی هنرها ، دانايی یعنی فلسفه و علوم دیگر و نیکويي یعنی خلق خوش و حفظ شرافت انسانی در حرکت باشد و نشان كلي اين حركت شادي پاك و عميق است كه پيوسته با سالك همراه خواهد بود.