" حکمت الهی "
هر فعلی – اِما خیر و اِما شر – که از بنده صادر می شود او آن را به نیتی و پیشنهادی می کند،
اما حکمت آن کار همان قدر نباشد که در تصور او آید.
□ در نظر مولانا، هر فعلی که از بندگان صادر می شود، خواه خیر و خواه شر، تقدیر الهی است و از این حیث در نظام کل جمله خیر است و روی در کمال دارد.
چشم تو سیاه
دل من سنگین
من و تو باید از هم ببُریم
زان پیش که صبح برسد از راه
خداوند حضور ازلی و ابدی است،
و بی هیچ حجاب و پرده و ساتِر، بر عالم هویداست
این ما هستیم که گاه حاضریم گاه غایب
و گاه در پرده و گاه بر صحنه
همه به جهانِ نور رفتند
و من تنها در اینجا درنگ کرده ام.
یاد یاران چنان زیبا و نورانی است
که هر اندیشۀ غم آلود را از آسمان دل می راند.
او آن کلمات گران قدر را تناول کرد و آشامید
و روحش قوت گرفت و صلابت یافت
و دیگر فراموش کرد که مسکین و تهی دست است
و دیگر فراموش کرد که این پیکر جسمانی او از خاک نشأت گرفته است
ای خدای من،
مرا در نبرد با نفس، این دشمن درون، صلابت و قوت بخش.
که نفس جبان و بزدل
که پیوسته با صدایی رقّت بار،
کتاب را به نرمی بستم
چنانکه گویی در یک رویا
و اجازه دادم که اهتزاز اندیشه ها در ذهنم دوام کند
تا سکوت را با موسیقی