گزیده ها

«کلمات گران‌سنگ»

او آن کلمات گران‌سنگ را
تناول كرد و نوشيد
و‌ روحش بدان نیرو گرفت
و دیگر از یاد برد که

«حقيقت از دو نگاه»

جهانگردى گفت:
حقيقت در چشم من
صخره سنگى سترگ است
كه محكم و استوار

«ساز وجود هاملت»

در سرت می گذرد که
مرا همچون ساز بنوازی
چنانکه گویی پرده های مرا می شناسی
و خواهی که قلب پر اسرار مرا

«دانش اندك»

دانش اندك چيزى خطرناك است
از اين چشمه "پايرين" يا بسيار بنوش
يا به كلى پرهيز كن
زيرا اين چشمه چنان است كه

«با او به میان طوفان خواهم رفت» 

آن کس که باران را دوست دارد
و خانه اش را دوست دارد
و با نگاهی آرام به زندگی می نگرد
با او به میان طوفان خواهم رفت

«رایحۀ دروغ»

شکسپیر در داستان شاه لیر، آنجا که پادشاه از سه دختر خویش می پرسد مرا چه اندازه دوست دارید آن دو دختر اول سخنانشان اگر چه خوش آب و رنگ است که ما تو را به اندازه قطرات باران و ریگ های بیابان و برگ های درختان و بیش از آن دوست داریم، اما خود همین مبالغه گویی آنها را رسوا میکند و شکسپیر خوب می دانسته است که دروغگو چگونه سخن می گوید و یکی از نشانه های دروغ این است که کلمات بیش از اندازه و غیر ضروری در آن وارد می شود اما آن دختر سوم که به راستی پدر را دوست می داشت در کم ترین کلام، قوی ترین رابطه را بین خود و پدر بیان کرده و گفته است من تو را به آن اندازه که پیوند پدری و فرزندی اقتضا می کند دوست می دارم نه بیشتر و نه کمتر. اما برای آن پدر مغرور وغافل که نفسش منتظر شنیدن سخنان مبالغه آمیز است رایحۀ دروغ دو دختر بی وفا را به علت زکام خودبینی استشمام نمی کند و لطف سخن دختر سوم را که در کلمۀ «پیوند» خود را پارۀ جگر و دل و جان پدر دانسته در نمی یابد، ولی شکسپیر با نهایت استادی سخن هر گوینده ای را با طبع و نیّات او هماهنگ کرده است...
برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " 
به قلم حسین الهی قمشه ای
نقاشی  اثر راجر هربرت


«نمایشگاه کیهانی»

فیض تو همیشه بارک الله
نظامی
زندگی جواز ورود به نمایشگاه دائمی و بین الملل و بین العوالم است.
نقدِ رایجِ نمایشگاه همین اوراق بهادار شنبه ها و یکشنبه ها است