فرازهایی از کلام استاد

  از حكمت هاي سياسي و اخلاقي فردوسي در كين خواهي سياوش يكي اين است كه هيچ گاه آغازگر جنگ نباشيد. 

(در صحبت فردوسي– ص 242)

561

  اين احساس لطيف و انساني كه آدمي رنج كسي را از آن خود داند و در رفع آن بكوشد جوهر انسانيت است و هيچ چيز برتر از آن نيست.

(در صحبت فردوسي– ص 290)

562

 از جمله سنت هاي سياه و انديشه هاي تاريك ديوخويان كه مي تواند همچنان مايه آزار و آشوب و بدراهي و بيراهي و گمراهي گردد سخن هاي اهريمني است. شعر معروف خانم ديكنسن كه آدميان را بر حذر داشته است از كلمه اي كه بر ورق مي افتد و مي تواند هزار سال بعد خواننده اي را بر قعر چاه نوميدي افكند، تمثيل بجا و زيبايي است.

(در صحبت فردوسي– ص 300)

563

 جمله گناهان در اثر شكست خرد از هواي نفس نشات مي گيرد و توبه بازگشت به پيروي از خرد است. 

(در صحبت فردوسي– ص 304)

564

 در آثار حماسي به سبب بلندي چكامه برخي نكته ها در سراسر اثر به تكرار آمده است. اما اين پديده در اين گونه آثار جايز شمرده شده و گاه در شمار محاسن آمده است، زيرا مانند ترجيع بند نكته مهمي را هرچند يك بار تكرار مي كنند. تكرارهاي قرآن نيز براي تاكيد بر درونمايه هاي اصلي است.

(در صحبت فردوسي– ص 361)

565

 زمهرير بي مهري را به گرماي مهرباني آب كنيد كه عشق افسون دلهاست و دشمني را به دوستي دگرگون مي كند و خوبي را هيچ منت ننهيد و سپاسي مجوييد كه خوبي خود پاداش خويش است و از كينه ها مي كاهد. 

(در صحبت فردوسي– ص 366)

566

 فردوسي همه ستمديدگان را دلخوش كرده است با بيان اين نكته كه خداوند بر جاي داد نشسته و ستمديدگان را مي نگرد و دلهاي ايشان را به وعده انتقام از ستمكاران شاد مي كند. 

(در صحبت فردوسي– ص 366)

567

 تن آساني در فرهنگ ايران از گناهان كبيره بوده است، چنان كه نزد مسيحيان. اما به تدريج به سبب گرايش عامه به تنبلي و تن آساني اندك اندك از شمار گناهان مهلك بيرون آمده است، در حالي كه زيان ديو تنبلي و راحت طلبي اي بسا كه بيش از بسياري ديگر است و بايد افزود خود موجد گناهان بسيار تواند بود. 

(در صحبت فردوسي– ص 371)

568

 قانون عليت در رابطه عمل و مكافات اين است كه طبيعت زنده است و به كمترين انگيزشي پاسخ مي دهد، چنان كه اگر شخص زهري خورد خواهد مرد، زيرا زهر با ساختار حياتي او سازگار نيست. همچنين دروغ و خيانت و حرص و حسد نيز با طبع هيچ انساني هماهنگ نيست و اگر كسي بدين اوصاف درآيد گويي زهر را خورده و مرگش قطعي است. 

(در صحبت فردوسي– ص 376)

569

 آدمي از پسند و ستايش ديگران اگر همراه با راستي و صميميت باشد نيرو مي گيرد. از اين رو خوبان را دوست بايد داشت و آن دوستي را به زبان بايد آورد.

(در صحبت فردوسي– ص 402)

570