گزیده ها

«در ضرورت هلاک مسرفان و گناه کاران»

وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّہۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيہَا فَفَسَقُواْ فِيہَا فَحَقَّ عَلَيۡہَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَـٰهَا تَدۡمِيرً۬ا سوره اسراء آیه 16
" و ما هرگاه اراده کنیم شهر و دیاری را هلاک گردانیم، متنعمان و ثروتمندان آن شهر را فرمان دهیم که راه گناه و تبه کاری پیش گیرند پس (به جرم این اعمال) فرمان عذاب ما بر آنها مقرر خواهد شد و آن شهر و دیار را به کلی به هلاکت خواهیم سپرد."

شگفت آیتی است که بسیاری را به حیرت واداشته است: داستان این است که خداوند در این

«فرمان استقامت در اجرای رسالت»

گفتا کجاست محنت، گفتم که کوی عشقت
گفتا که چونی آنجا؟ گفتم در استقامت
در حدیث آمده است که پیامبر فرمود سوره هود مرا پیر کرد و بسیاری از مفسران، همین آیه استقامت را علت حدیث می دانند:
« فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلا تَط

«عرفان و فن آوری»

عرفان و فن آوری به هم بسیار نزدیک اند. زیرا عرفان نیز مانند فن آوری در کار مهار کردن دیوهاست. دیو حرص اگر در خدمت سلیمان معرفت کار کند، علم و دانش و خیر و آسایش می آفریند و حرص او در این خرج می شود که تمامی افراد جامعه را به نعمت و برکت برساند.
همچنین دیوهای دیگری چون انتقام، حسد، عجب و جاه طلبی می توانند همه در فضای عرفان به نیروهای شاداب و سرزنده و سازنده بدل شوند و عرفان عملی پیوسته در کار همین کیمیاگری است که نفس سرکش را رام کند و قوای اهریمنی او را به نیروهای ملکوتی تبدیل کند.

"بر گرفته از کتاب 365 روز در صحبت قرآن"

 


من از خدا هستم و به خدا باز خواهم گشت

«من از خدا هستم و به خدا باز خواهم گشت»

من از خدا هستم و به خدا باز خواهم گشت
آن خدای مهربان، به من فروغی از انوار خویش ارزانی خواهد کرد
و آن فروغ مرا بدان حیات و سعادت ابد رهنمون خواهد شد
ای غبار جسمانی من، پس از اندکی درنگ برخیز

«رستاخیز زمین در بهار و رستاخیز انسان در قیامت»

مهمترین رحمت بهار، که بیش از همه شکوفه ها و گلها و سبزه ها و بارانها و نسیمهای خوش مطبوع و دلپذیر است، این است که آدمیان می توانند در رستاخیز بهار بنگرند و ایمان بیاورند به اینکه خداوند که بر هرکار تواناست می تواند همه مردگان پیشین و پسین جهان را در عرصه دیگری زنده کند و غوغای حیات را در نشئه دیگری بر روی صحنه آورد.

این بهار نو ز بعد برگریز
هست برهان وجود رستخیز

«فرمان دل را گرامی دار»

و هرچه داری به عشق بسپار:
دوستان و خویشان را
و ملک و مال و نام و شهرت را
و تدبیرها و تکیه گاهها را

«پرهیز از کجروی»

تا کی دو شاخه چون رخی
تا کی چو بیدق کم تکی
تا کی چو فرزین کج روی
فرزانه شو ، فرزانه شو