گزیده ها
«شک و یقین»

«شک و یقین»

حیران و سرگردان در وادی شک ویقین
اما پاک و یکدست در کردار
آهنگ عمر را به پایان بُرد
بی گمان در شک صادقان

«اسباب بازی»

پسر کوچکم که نگاهی اندیشمندانه دارد
و رفتار و گفتارش به بزرگترها می ماند،
پس از آنکه دستور مرا برای هفتمین بار شکست
او را زدم و با سخنان تند و بدون بوسه به اتاقش روانه کردم –

«آفرینش»

" به یاد آور آن هنگام را که به فرشتگان گفتیم
همانا که من عزم آن دارم که در زمین خلیفه ای قرار دهم
فرشتگان گفتند:
آیا می خواهی در زمین کسانی را قرار دهی که فساد کنند و خون ریزند در حالی که ما به تسبیح و حمد و ستایش تو مشغولیم و ذات (مقدس ) تو را تقدیس می کنیم.

«نقاش طبیعت»

چشمی بر آسمان کویر
چشمی در زیر زمین
چشمی بر لب دریا
و یا چشمی که چون خورشید از زمین می روید
« آرایش»

« آرایش»

اگر می بینی مژگان خود را کمی سیاه تر می کنم
و چشمها را روشن تر
و لبها را سرخ تر
و از این آیینه و آن آیینه می پرسم

«آواز روح»

خداوند در پاسخ اینکه روح چیست هیچ توضیحی و تعریفی به دست نداده و تنها فرموده است بگو که روح از عالم امر پروردگار است و شما را ای آدمیان از علم جز اندکی نصیب نشده است. اما حکیمان و عارفان همان عبارت "من امر ربی" را تعریف ماهیت روح دانسته اند و گفته اند مقصود از " عالم امر" عالم مجردات و جواهر غیر جسمانی است که از زمان و مکان یا ماده و مدت بیرون است. بنابراین به تعبیر قرآن روح یک حقیقت امری الوجود است که با تعینات و ماهیات عالم ماده قابل تعریف نیست.

روح هرگز زاده نشده است
و هرگز از بودن بس نخواهد کرد

«قداست موسیقی»

ای موسیقی
ای اهتزاز نغمه های بر خاسته از جهانهای دور
ای آه فرشتگان که از دل ما بر می خیزد
هنگامی که کلمات از بیان باز می مانند،