سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می کرد
سال ها و نسل ها و عمر ها و قرن هاست که آدمی در جستجوی جام جهان نما،
اقطار جهان حقیقت و خیال را پیموده است. این جستجو که در فرهنگ فارسی در افسانه های جمشید و کیخسرو و سلیمان و اسکندر شکل گرفته،
اى پدر آسمانى ما
ما را بدان سرزمين هدايت كن كه بيم و هراس را در آن راه نيست
آنجا كه سرها بلند و افراشته است
و دانش و آگاهى را رايگان مى بخشند
در اینجا می فرماید ای امّتِ من (و در سطح وسیع تر ای کسانی که سخن مرا می شنوید)
پیمانه و ترازو را به عدالت پاس دارید
و هیچ در مال مردم تصرّف باطل مکنید
و از آنچه باید به ایشان بدهید کم نگذارید و هیچ شر و فسادی در جهان به بار میاورید که
از دير باز فرمان نوشته و نا نوشته صاحبدلان اين بوده است كه:
پنهان خوريد باده كه تكفير مي كنند
آن باده انگورى را تعزيرى و تنبیهی بوده است
كه به همان قناعت مى كردند
یکی از نشان های جامعۀ اسلامی این است که در این جامعه کارها به قدر وسع و گشایش است
نه در حد طاقت و کمال تحمل
و بدین سان آن کس که کار می کند
علاوه بر سلامت جسم از سلامت روح و سرخوشی و رهایی از فشارهای عصبی برخوردار خواهد بود.
در زمستانی سرد و زمهرير
در حالی که از سرما به خود می لرزیدم
به ناگاه احساس حرارتی که قلبم را می افروخت، مرا به حیرت آورد.
با هراس سر برآوردم تا بنگرم کدام آتش در آن نزدیکی پدید آمده است.
فروتنى آن است
كه علم و كمال و فضیلت و هنر را به خود منسوب نكنى
بلكه همه را از جانب خداى بينى
زيرا آن كمالات جمله نور الهى است