بلا ها و سختي ها نيز خود لطف الهي است ، زيرا سختي و محنت ما را تجربه و آگاهي مي بخشد و رفتارهاي ما را متين و پخته مي كند، در عين حال موجب آمرزش گناهان ماست.
(در صحبت قرآن – ص670)
201
به چهره آدميان بنگريد تا روشن شود كه هريك از كدام دسته اند. چهره هايي هست دود زده ، روي در سياهي كرده، مضطرب و هراسناك و مشوش كه هردم از اين سوي و آن سوي مي نگرد تا مبادا دشمني در كمين باشد و هردم عربده اي مي كشد و سري از تن جدا مي كند و خشمي بر اين فرود مي آورد و كينه اي بر آن، پيداست كه از كدام دسته است. و آن كسي كه چون آب زلال از روي دلنوازي با همه رنگها ساخته و از معرفت به متانت رسيده و از شراب عشق مست و سرخوش است و شيرين ترين كلمات را از محبت و مهرباني بر لب دارد پيداست كه از كدام دسته است.
(در صحبت قرآن – ص683)
202
قرآن سراسر آكنده از حضور محمد است اگرچه نام او نيامده و تنها به اشاره و ضميري اكتفا شده است و در خطابهاي بسياري كه در قرآن به آن حضرت اشاره دارد، اوصاف و خلقيات و روحيات حضرت محمد يادآوري شده است كه مهم ترين آنها اين است كه او رحمتي براي همه عالميان است و او را خداوند خلقي عظيم عطا كرده است و چندان مهربان است كه سختي ها و محنت ها و گمراهي هاي مردمان را نمي تواند تحمل كند و اوصاف بسيار ديگر از اين دست.
(در صحبت قرآن – ص686)
203
اينك اعلاميه صلح و برادري ميان مومنان را مي خوانيم. اعلاميه برادري ميان همه كساني است كه به خدا يعني مبدا خير و زيبايي و حقيقت ايمان دارند.
(در صحبت قرآن – ص693)
204
هيچ عبادتي برتر از ايجاد صلح و دوستي بين مردمان نيست زيرا عبادت وسيله تقرب به سوي خداست و از ديدگاه فلسفي هر عملي كه فرد يا جمع را به سوي وحدت ببرد عبادت است كه موجب نزديك شدن به وحدت مطلق الهي است.
(در صحبت قرآن – ص694)
205
دستور مهم اخلاقي و اجتماعي ديگر اين است كه جاسوسي نكنيد و پيگيري و تفحص در كشف آنچه پنهان مي كنند نداشته باشيد حتي در سوالها كه از ديگران مي كنيد اگر احساس مي كنيد كه شخص از بيان چيزي خشنود نيست بر يافتن آن چيز اصرار مورزيد . زيرا ممكن است پاسخ آن سوال كه مي كنيد شما را خوش نيايد. در قرآن (مائده:101) آمده است كه: " از چيزهايي مپرسيد كه اگر آشكار شود شما را مكروه آيد" و به خصوص از شغل جاسوسي حذر كنيد زيرا جاسوسي تجاوز به حقوق ديگران است و اعتماد عمومي و به دنبال آن دوستي و مودت را در جامعه از ميان مي برد و هرلحظه شخص را نگران مي كند كه در مقابلش چه كسي نشسته است؟ ديو يا انسان؟ دجال يا مسيح؟
(در صحبت قرآن – ص699)
206
حضرت خديجه چندان مجذوب صداقت و پاكي و امانت و نورانيت معنوي حضرت محمد شد كه خود از آن حضرت خواستگاري كرد و گفت آرزو دارم كه در اين جهان در كنار نازنيني چون تو زندگي كنم. در حالي كه بدان و ناپاكان نخستين جهنمشان همان مصاحبت با بدان و زشت كاران است و عدم محبوبيت نزد خوبان كه خود عين تنهايي است هر دم چون آب جوشان و زقوم جهنم دلهايشان را مي سوزاند و كامشان را تلخ مي كند.
(در صحبت قرآن – ص739)
207
از چيزهاي زيبا " زيبايي " را بجوي و از انسانهاي دانا " دانايي " را كسب كن و از نيكوكاران گوهر " نيكوكاري" را ملكه خاطر خود گردان تا بدين سه گوهر زيبايي و دانايي و نيكويي چنان ثروتمند شوي كه پادشاه جهان گردي و پادشاهان عالم خاك را به غلامي نپذيري.
(در صحبت قرآن – ص735)
208
- سر بي اعتنايي كافران به كتاب قرآن كريم اين است كه دستورات آن و تعليمات و حكمت آن با هواهاي نفساني ايشان سازگار نيست و هرقدم كه مي خواهند حرص و طمع ورزند و حقوق ديگرانزير پاي نهند و تجاوز و تعدي كنند آيه اي چون شمشير درخشان و بران پيش چشم ايشان ظاهرمي شود.
(در صحبت قرآن – ص741)
209
آدميان به جاي آنكه سختي ها را بر راحتي مقدم دارند نخست به جانب راحتي و آسايش كه پيروي از هواهاي نفساني آنهاست مي روند و خود را به رنج و محنت مي افكنند در حالي كه خوش تراست خود را نخست به رنج و محنت رياضت و تربيت و كسب علم و كسب هنر بيندازند تا به دنبال آن راحتي بي پايان به ايشان برسد.
(در صحبت قرآن – ص745)
210