"رسالت شاعر"
اى شاعر، قدم بردار و پيش رو
و ژرفاى اين شب سياه را بپيماى
و با صدايى مطمئن
ما را به شادى و وجد و رقص فراخوان.
در كوير خشكِ دلها
چشمه شفا بخش جاری کن
و در زندانِ زمان به انسانِ آزاد بیاموز
که چگونه زیبایی را بستاید.
وينستن هيو اودِن
"In Memory of W.B.Yeats"
Follow, poet, follow right
To the bottom of the night,
With your unconstraining voice
Still persuade us to rejoice;
In the desert of the heart
Let the healing fountain start,
In the prison of his days
Teach the free man how to praise.
W. H. Auden
□شعر فوق از قطعه
"به ياد شاعر بزرگ William Butler Yeats" انتخاب شده است.
□غزل زير از مولانا، اگر چه ممكن است
خطاب به شمس تبريزى سروده شده باشد،
اما رسالت شاعر و به طور كلى
مطربان و هنرمندان را بيان مىکند.
بهخصوص در بیت سوم اشاره شده است
که هنرمند آن کس نیست
که غمها و رنجهای آدمیان را بیان میکند،
که در زندگی رنجهایی هست
که روح آدمی را میفرساید.
چنین هنرمندی، مانند دیگر مردم،
خود به رنج اندر است،
و زبانِ گوياتر به او امتياز نمىبخشد.
هنرمند کسی است که
از آزادی مرغ اسیر سخن میگوید
و دعوت به آن آزادی میکند
و راه رهایی نشان میدهد:
تن مزن، ای پسرِ خوشدمِ خوشکام بگو
بهر آرام دلم نام دلارام بگو
چون که رضوان بهشتی تو، صدایی در ده
چون که پیغمبر عشقی هله پیغام بگو
آهِ زندانیِ این دام بسی بشنیدیم
حال مرغی که پریدهست از این دام بگو
اگر از عام بترسی که سخن فاش کنی
سخن خاص نهان در سخن عام بگو
ور از آن نیز بترسی هله چون مرغ چمن
دمبهدم زمزمه بیالف و لام بگو
برگرفته از کتاب ”در قلمرو زرین”
ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر از Rafal Olbinski