«زن و آتش پرومته»
من از کتابِ چشم زن این نظریه را می خوانم
که در نگاه او آن آتش پرومته
و آن اخگر الهی همچنان افروخته است
و کتابها و کتابخانه ها، همه آنجاست
هنرها، همه آنجاست
دارالعلم ها و دانشگاه ها، همه آنجاست
و آیینه نگاه اوست که جهان را به نمایش می گذارد
و از آنجاست که امور جهان اداره می شود
و از آنجاست که جهانیان طعام می خورند و شراب می نوشند.
ویلیام شکسپیر، تلاش بیهوده
From women's eyes this doctrine I derive
They sparkle still the right Promethean fire
They are the books, the arts, the academes
That show, contain and nourish all the world
Love's Labour's Lost, William Shakespeare
پرومته" یا "پرومی تیوس" در اساطیر یونان" *
همان شخصیت خردمندی است که آتش را از آسمان ربود
و به آدمیان هدیه کرد
این آتش رمزی از جوهر حیات است
که می تواند مرده را زنده کند
در پایان نمایشنامه اتللو می خوانیم که
اوتللو پیش از کشتن دزدمونا با خود گفت
اول شمع تالار را خاموش کنم
و آنگاه به خاموش کردن چراغ زندگی او پردازم
زیرا اگر شمع را خاموش کنم
باز افروختن آن سهل است
که به اخگر آتشزنه ای روشن می شود.
اما اگر چراغ زندگی دزدمونا را خاموش کنم و پشیمان شوم
کجاست آن "آتش پرومته"
که باردیگر چراغ زندگی او را برافروزد
این بگفت و بی درنگ دزدمونا را
که خود همان آتش پرومته بود با دستهای سرد خویش خاموش کرد.
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرین"
به قلم حسین الهی قمشه ای
Alphonse Mucha نقاشي اثر