«ذکر»
هوشمندان عالم دريافته اند كه
ذكر حقيقى اشتغال به اوصاف و اسماء " مذكور" است ،
چنانكه ذكر رحمان و رحيم بر عام و خاص رحمت كردن است
و با خلق به شفقت و مهربانى زيستن،
و ذكر يا عليم اين است كه به كارِدانايى پردازند
و بكوشند تا پرده نادانى را بدرند
و چراغى از دانش برافروزند و پيش پاى مردمان نهند
و ذكر يا جميل اين است كه دل و جان در كار زيبايى گرو كنند
و نخست نقش جمال را بر پرده شش جهت عالم كه فرمود:
" هر كجا رو كنيد آنجا چهره خداست " بنگرند
و آنگاه به قدر مرتبه ادراک خويش قصه آن جمال را
با آفرينشِ نقش يا نفحه اى بر مردم فرو خوانند
و ايشان را شوريده و شيدا كنند:
يك ذره ز حسن ليليت بنمايم
عاقل باشم اگر تو مجنون نشوى
اين سه ذكر نيكويى و دانايى و زيبايى است كه چون چشمه آب شيرين
مرغ و مور و مرد و زن را مشتاقانه به سوى خود مى كشد:
هر كجا بوى خدا مى آيد
خلق بين بى سر و پا مى آيد
و اين ذكر است كه هم گوينده را به كمال و وجد و حال مى رساند
و هم شنوندگان از آن بهره مى گيرند.
حسين الهى قمشه اى
برگرفته از كتاب "مقالات"
مینیاتور قدیمی ایرانی