گزیده ها

«رستاخيز»

اى فرشتگان شيپور زن
از چهار گوشه موهوم این زمین مدور
در صورها بدمید
و شما ای فوج‌های بیشمار ارواح آدمیان

«شراب حکمت»

منّت خدای را
که پیر مغان ما، حافظ شیرازی،
درهای میکدۀ عشق و معرفت را گشود،
و فرمان داد که ساقیان ظریف و کمر باریک چون هلال،

«قدر یکدیگر بدانیم»

ای دوست نازنین
ما همچون ماه و خورشیدیم
ما همچون دریا و صحراییم
هر یک به کاری دیگر.

«در چهار سوق معرفت»

رباعیات عطار هریک چهار پاره عیّاره ای است که در چهار سوق معرفت درس حکمت الهی می‌دهد.
گاه نفس ناطقه انسانی را که نفخه الهی و گوهری از دریای امر پروردگار است مورد خطاب قرار می دهد که:
ای مرغ عجب ستارگان چینهٔ توست
در روز الست عهد دیرینهٔ توست

«دوستی علم و دین»

علم و دین هر‌ دو
برای نیل به مقصودهای خود
نیازمند ایمان به آفریدگار جهانند
با این تفاوت

غرور و تعصب؛

«غرور و تعصب»

این جهان همچون درخت است ای کرام
ما بر او چون میوه های نیم خام
سخت گیرد میوه‌ها مر شاخ را
زانکه در خامی نشاید کاخ را

«پیوند خوبی با زیبایی»

اگر اندیشه های شریف و والا در سر داشته باشی
فروغ آن اندیشه ها
همچون خورشید از چهره ات می‌تابد
و پیوسته حضوری دلپذیر